فصل ۳ - سالهای شکوفایی - ۱
سال ١٩٧٣
آیا هرگز تحت فشارهای اجتماعی و روانی بودهاید؟ آیا مشکلهای اقتصادی باعث شده تا به دنبال راه گریزی از واقعیت باشید؟ آیا هرگز فکر کردهاید که دیوانگی میتواند راه مناسبی برای راحت شدن از بار این همه فشار باشد؟
گفتیم که در اواخر سال ١٩٧٢ پینک فلوید در اجراهای زنده مجموعه قطعاتی را مینواختند به نام «خسوف». این مجموعهی ترانه به فشارهای حاصل از مشکلهای اجتماعی و اقتصادی مربوط میشد که منجر به دیوانگی و گریز از واقعیت میشود. پس از تکمیل و پرداخت این مجموعه، کار جدیدی به نام «سمت تاریک ماه» (Dark Side of the Moon) منتشر شد.

طرح روی جلد آلبوم سمت تاریک ماه
این اثر نام پینک فلوید را به عنوان استادان راک پیشرونده و افراد مسلط بر تکنولوژی موسیقی و آهنگسازی نوین تثبیت کرد. سینتهسایزرهای آخرین مدل، جلوههای صوتی، فضاسازیهای بینظیر، شعرهای پخته و پرداختن به مسئلههای روانی (و در نهایت دیوانگی) از دلیلهای اعتبار و فروش این آلبوم بودند. فروش این آلبوم (بدون در نظر گرفتن نسخههای تکثیرشده به صورت غیرمجاز) تا سال ١٩٩٨ م/۱۳۷۷ خ برابر آمار ٢٨ میلیون نسخه بوده است و هر سال به طور متوسط به این تعداد ٢ میلیون افزوده میشود. این آلبوم مدت ١۵ سال در جدول صد آلبوم پرفروش دنیا جا خوش کرده بود تا این که در سال ١٩٨٨ م/۱۳۶۷ خ مدت کوتاهی از جدول خارج شد و طبق مقررات وضع شده توسط مسئولان این جدول، دیگر نتوانست وارد جدول شود («اگر آلبومی یک بار از جدول خارج شود دیگر نمیتوان آن را برگرداند») وگرنه همچنان از پرفروشترینهاست.
دیگر پینک فلوید آردها را بیخته و الک را آویخته بود. همهی کارهای خود را کرده بود و هیچ انتظار و ایدهی دیگری در چنته نداشت. چندین سال کوشیده بودند تا به اوج آمال خود و هر گروه دیگر در دنیای راک (ثروت و شهرت) دست یابند. به اوج شهرت، ثروت، تکنولوژی موسیقی و آهنگسازی، و اعتبار رسیده بود. و این برای افراد گروه گیجکننده بود. با خود گفتند: «خب! حالا دیگر چه کار کنیم؟»
منظور از سمت تاریک، روان (psyche) و جنبههای روحی افراد است که در مقایسه با بدن و جسم، اطلاعات بسیار کمتری دربارهی آن در دست داریم و از این رو برای ما هنوز جای تاریکی است. «سمت تاریک ماه» یعنی دیوانگی و جنون. اعتقاد به تأثیر ماه در دیوانگی نظری است بسیار دیرینه و از زمانهای دور در شرق و غرب مطرح بوده است. مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی) در مثنوی اشارهای به این مطلب دارد و میگوید «وقتی ماه برمیآید دیوانگان میآشوبند» و نیز این بیتها:
گر افلاطون بدیدستی جمال و حسن آن مه را
ز من دیوانهتر گشتی ز من بتر بشوریده
آن همای از بس تعجب سوی آن مه بنگرید
از من او دیوانه تر شد در جمالش مفتتن
آن چنان گشتیم ما مجنون که دوش
ماه میانداخت از غیرت علم
و یا حافظ در غزلی میفرماید:
مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا صبح
سخن با ماه میگویم، پری در خواب میبینم
کلمهی lunatic (در لغت به معنی ماه زده) به معنی دیوانه و «خل وضع» از کلمهی luna در لاتین به معنی «ماه» گرفته شده است. در slang نیز اصطلاح moonhead به معنی دیوانه است. همین طور در داستان «آنا» نوشتهی دافنه دوموریه گروهی را میبینیم که ماهپرست و دیوانهی ماه هستند.
برای پینک فلوید یکی از نمونههای دیوانگی بر اثر فشارهای اجتماعی، اقتصادی و روحی، عضو سابق آن یعنی سید برت بود که گفتیم همواره در خاطر آنها به ویژه راجر واترز حضور داشت.
توضیحی دربارهی برخی آهنگها:
ایدهی زنگها و ساعتهای آغاز آهنگ «زمان» وقتی به ذهن واترز رسید که به یک تعمیرگاه ساعت مراجعه کرده بود.