فصل ۲: رشد و جویایی - ۱
سال ۱۹۷۰
در اواخر سال ۱۹۶۹ میکلآنجلو آنتونیونی برای ساخت موسیقی فیلم جدید خود با نام «دماغهی زابریسکی» (زابریسکی پوینت) از گروه پینک فلوید دعوت به همکاری کرد. گروه نیز دعوت وی را پذیرفت و برای ساخت آهنگ به رم رفتند. حاصل این سفر شش قطعهی موسیقی بود که تنها سه قطعهی آن در فیلم استفاده شد.

طرح جلد فیلم «دماغهی زابرینسکی»
در همان اواخر سال ۱۹۶۹ و در نزدیکی سال ۱۹۷۰ راجر واترز به همراه رونالد (ران) گیسین، آهنگساز بااستعداد و پیشتاز (آوان گارد)، برای یک فیلم آموزشی دربارهی آناتومی انسان به نام «بدن» آهنگ ساخت. این فیلم در آن زمان در نوع خود بیسابقه بود و بسیاری از صداهای روی موسیقی را راجر واترز و ران گیسین با استفاده از گلوی خود تولید کرده بودند. موسیقی این فیلم با نام «موسیقی بدن» (Music from the Body) به بازار داده شد. این تجربه در ساخت کار بعدی گروه و همکاری ران گیسین با آنها تأتیرگذار بود.
پس از بازگشت از رم، پینک فلوید برای ضبط کاری جدید وارد استودیو شد. این آلبوم از یک قطعهی سازی طولانی و چند آهنگ کوتاه تشکیل میشد اما هنوز نامی برای آن انتخاب نشده بودند. تا این که یکی از روزها که در میانهی کار برای استراحت از استودیو بیرون آمدند و برای صرف نوشیدنی به فروشگاهی رفتند عنوان اصلی یکی از روزنامههای عصر توجه آنها را به خود جلب کرد. خبر دربارهی زنی بود که برای اولین مرتبه در سینهی او قلبی مصنوعی کار گذاشته بودند که با باتریهای اتمی کار میکرد. عنوان خبر «مادر قلب اتمی» (Atom-Heart Mother) بود. پینک فلوید این نام را برای آلبوم خود برگزید.

طرح آلبوم «مادر قلب اتمی»
سوییت «مادر قلب اتمی» که قطعهی سازی است و در آغاز آلبوم قرار دارد از پنج بند تشکیل شده و داستان زندگی از دید یک کودک است. بیدار شدن و فریادهای پدر در سر صبح، شیر خوردن کودک، رفتن پدر به کار (با صدای موتور سیکلت)، و سایر صداهای دیوانهکنندهی زندگی شهری و صنعتی آن روز (و امروز). در این آهنگ ران گیسین نیز با گروه همکاری کرد اما تا پایان کار با آنان نبود و به همین خاطر نیز در جلد آلبوم نامی از وی برده نشده است.
شعر مهم دیگری در این آلبوم ترانهی است با نام «اگر» که در آن واترز خطاب به سید برت میگوید "اگر من آدم خوبی بودم با تو بیشتر از اینها صحبت میکردم". و "اگر آدم خوبی بودم فاصلهی بین دوستان را درک میکردم." میتوان گفت زوال و دیوانه شدن سید برت بر تک تک افراد گروه تأثیر فراوانی گذاشت به ویژه روی واترز که همشهری، هممدرسهای، دوست زمان نوجوانی و جوانی ("من و سید سوار بر موتور سیکلت من به گردش و دختربازی میرفتیم")، و زمانی که سید برت به کالج هنری کمبرول میرفت و راجر واترز در پلیتکنیک معماری میخواند در "های گیت" لندن همخانه بودند و با هم روی آهنگهای گروه رولینگ استونز کار میکردند. وی نسبت به سید برت احساس تقصیر و گناه میکرد و این احساسِ گناه در آلبومهای «کاش اینجا بودی» و «دیوار» به خوبی بازتاب یافته است.
آهنگ دیگر این آلبوم «خورشید چاق پیر» است که جلوههای صوتی آن (صدای زنبورها و ناقوس کلیسا) و بخشهایی از موسیقی آن در آلبوم ناقوس جدایی دوباره به کار گرفته شده تا یادآوریکنندهی دوران خوش و جوانی آنان باشد.
در سال ۱۹۷۰ سید برت تصمیم گرفت تا کار جدیدی را شروع کند. این آلبوم «دیوانه میخندد» (Madcap Laughs) نام داشت که ابتدا پیتر جنر، مدیر سایق گروه، تهیهکنندگی آن را به عهده گرفت اما به زودی از دیوید گیلمور و راجر واترز برای تهیهکنندگی و کمک برای تکمیل آلبوم دعوت شد و این دو نیز به خاطر دوستی و احساس دین به برت کار را تکمیل کردند.
آلبوم بعدی سید برت در سال ۱۹۷۱ با نام «برت» (Barrett) عرضه شد که در آن نیز دیوید گیلمور و ریچارد رایت به سید برت کمکهای فراوانی کردند. حتی بسیاری از آهنگها را دیوید گیلمور بر اساس ساختههای برت نواخته و کار میکس نهایی را نیز خود وی انجام داده است. در یکی از آهنگهای این آلبوم به نام «کُرهی تاریک» سید برت خطاب به دوستان (و طرفدارانش) با صدایی محزون و تأثیرگذار میگوید:
"سرم زمین رو بوسید. من تا نصف راه رفته بودم. روی ماسهها راه میرفتم. لطفاً، لطفاً دستتون رو [برای کمک] بلند کنید. دلتون برای من تنگ نمیشه؟ اصلاً دلتون برای من تنگ نشده؟"
بعد از این دیگر نشانی از برت در دنیای موسیقی دیده نمیشود. البته در سال ۱۹۸۸ مجموعهای به نام «الماس دیوانه» (Crazy Diamond) حاوی سه سی.دی (دیسک فشرده) شامل کلیهی کارهای منتشر شده و نشدهی سید برت بعد از سال ۱۹۶۸ به بازار داده شد.
اسکیزوفرنیا یا جنون جوانی عارضهای بود که سید برت به آن مبتلا شد و سالهای سال طول کشید تا بهبود اندکی پیدا کند. طبق گفتهی سایر اعضای پینک فلوید سید برت همچنان زنده است و در کمبریج در خانهی مادرش زندگی میکند. اما همیشه در را به روی خبرنگاران میبندد. دلمشغولیهای وی عبارتند از نقاشی، جمعآوری کلکسیون سکه، و گاهی تماشای تلویزیون. خرج زندگی وی نیز از حق تألیف آلبومهایش در گروه پینک فلوید و آلبومهای تکنوایی (انفرادی) خودش تأمین میشود.
<< Home