Monday, June 30, 2008

فصل ۲ - رشد و جویایی - ۲

دوشنبه ۳۰/جون/۲۰۰۸

سال‌‌های ١٩۶٨ تا ١٩٧١ سال‌‌هایی بود که پینک فلوید به دنبال هویت اصلی خود می‌‌گشت. با رفتن سید برت، این گروه در زمینه‌‌های مختلفی دست به تجربه زد و نشان این تجربه‌‌ها در دو مجموعه دیده می‌‌شود که با نام‌‌های «استادان راک» (Masters of Rock) و «بقایا» (Relics) منتشر شد و تعدادی از کارهای منتشرنشده‌‌ی آنها را در بر داشت.


جلد آلبوم «بقایا» (Relics)

«اوماگوما» و «مادر قلب-اتمی» حاوی اشاره‌‌هایی به مسیر بعدی بود.

سال ١٩٧١

سال ١٩٧١ برای گروه پینک فلوید سال مهمی بود زیرا در این سال آلبومی را به بازار دادند که خط سیر بعدی و شخصیت کامل شده‌‌ی گروه را به همه معرفی کرد.


طرح آلبوم «فضولی»

آلبوم سال ١٩٧١ «فضولی» (Meddle) نام داشت. نام این آلبوم جناس لفظی است با کلمه‌‌ی مدال (medal) و نیز هم معنی است با interference (تداخل، دخالت و فضولی). عکس روی آلبوم نمای نزدیک گوش انسان است که با ماکرولنز (نوعی لنز در عکاسی که برای گرفتن عکس از فاصله‌‌های بسیار نزدیک به کار می‌‌رود) گرفته و ٩٠ درجه چرخانده شده است. این عکس منظره‌‌ی تداخل امواج را نیز تداعی می‌‌کند.

آهنگ آغازین این آلبوم از زیباترین ساخته‌‌های پینک فلوید است و از همان زمان در بسیاری از اجراهای زنده نواخته می‌‌شد. این قطعه‌‌ی سازی با نام «یکی از این روزها» بیان‌‌کننده‌‌ی خشم گروه است خطاب به «جیم یانگ» مسئول موسیقی (دی.جی) یکی از رادیوهای انگلستان. آهنگ با دونوازی بم گیتار (بیس) توسط واترز و گیلمور شروع می‌‌شود و از هر نت خشم و انزجار می‌‌تراود. صدای بم گیتارها بین دو باند جا به جا می‌شود و جلوه (افکت) زیبایی به وجود می‌آورد. این قطعه از جهت دیگری نیز حائز اهمیت است: صدای روی این قطعه صدای نیک میسون است که برای نخستین و تنها بار روی آهنگی خواند و چنین می‌‌گوید «یکی از این روزها می‌‌خوام ریزریزت کنم». در اجراهای زنده‌‌ی آن زمان، بخش‌‌هایی از برنامه‌‌ی موسیقی جیم یانگ که به صورت مضحک و خنده‌‌داری در هم ریخته شده بود پس از پایان این آهنگ پخش می‌‌شد.

ترانه‌‌ی دیگر این آلبوم با نام «بی‌‌پروا» باز حاوی اشاره‌‌هایی به سید برت است و در پایان آن صدای گروهی از طرفداران تیم لیورپول شنیده می‌‌شود.

مهم‌‌ترین آهنگ این آلبوم قطعه‌‌ای ٢٣ دقیقه‌‌ای است به نام «پژواک‌‌ها». این قطعه پیش از این آلبوم به نام «بازگشت به خورشید هیچ» (Return to the Sun of Nothing) اجرا می‌‌شد (طبق همان عادت خاص پینک فلوید که کارهایشان را ابتدا به صورت زنده اجرا می‌‌کردند و پس از گرفتن بازخورد از شنوندگان و اصلاح آهنگ، آن را در آلبوم‌‌های بعدی منتشر می‌‌کردند). هنگام اجرای این آهنگ یک هشت‌‌پای بادی بزرگ از پشت نوازندگان به هوا بلند می‌شد که اتفاقاً در یکی از اجراها، بالا رفتن این هشت‌‌پا باعث شکسته شدن آکواریم بزرگ در محل اجرا شد و بسیاری از ماهی‌‌های گران‌‌قیمت آن مردند.

موضوع این ترانه‌‌ی ظاهراً عشقی، نظریه‌‌ی تکامل است مبنی بر این که حیات از آبها و دریاها شروع شد ("مرغ دریایی در آسمان بی‌‌حرکت ایستاده و همه چیز سبز است و زیردریایی") و موجودات به علت ناشناخته‌‌ای به سمت خشکی آمدند ("هیچ کس ما را به خشکی راهنمایی نکرد") و هیچ کس نیز پایان کار را نمی‌‌دانست. و چون همه از یک ریشه هستیم پس "من" در وجود "تو" خود را می‌‌بینم (مسئله‌‌ی وحدت وجود) و می‌‌توانیم برای درک بهتر زندگی و هستی به یکدیگر کمک کنیم. وقتی خود و هستی را شناختیم دیگر نیازی به صحبت کردن نیست.

این روند تکامل ادامه پیدا می‌‌کند تا انسان به طرف خورشید و فضا پرواز می‌‌کند. و این همان جایی است که بند آخر شعر پایان می‌‌یابد: در آن سوی آسمان‌‌ها. و به همین دلیل نیز نام آن «بازگشت به خورشید هیچ» بود.

این مطالب در موسیقی این شعر نیز بیان شده است. ابتدا صدای دریا و مرغ‌‌های دریایی (نشان‌‌دهنده‌‌ی آرامش و سکوت دوران ابتدایی حیات) بعد صداهای ناهنجار (نشان‌‌دهنده‌‌ی دنیای صنعتی امروز و ضجه‌‌های تنهایی انسان‌‌ها که همدیگر را نمی‌‌شناسند) و دوباره صدای آرام‌‌بخش فضا و آینده. در تمام لحظات نیز یک صدای "پینگ" یا "دینگ" به مفهوم یک جریان ثابت پیشرفت و تکامل شنیده می‌‌شود.

در مورد ساخته شدن این قطعه نیز داستانی هست به این مضمون: قرار شد به ترتیب هر یک از اعضای گروه به تنهایی به استودیو برود و شروع به بداهه‌‌نوازی کند بدون آن که کار افراد قبل از خود را شنیده باشد. فضای اصلی را ریچارد رایت ساخته بود که به طور اتفاقی وقتی با سینته‌‌سایزر خود مشغول بود تم اصلی را پدید آورده بود. پس از شنیدن بداهه‌‌نوازی‌‌ها طرح کلی قطعه در ذهن افراد شکل گرفت و پس از بارها اجرای زنده، صورت نهایی آن در آلبوم حضور یافت.
پس از آن پینک فلوید روزهای ۴ تا ٧ اکتبر ١٩٧١ را در ویرانه‌‌های شهر پُمپیی در ایتالیا گذراند تا برای صورت‌‌ها و نقاشی‌‌های بازمانده از تمدن رومی و یکی از دوره‌‌های تکامل انسانی به طور زنده موسیقی اجرا کند.

سپس از ١۵ اکتبر تا ٣١ نوامبر تور آلبوم فضولی در شهرهای بزرگ امریکا مانند سان فرانسیسکو، سانتا مونیکا، سان دیه‌‌گو، یوجین و سلم (در ایالت اورگون)، سیاتل واشنگتن، دیترویت، شیکاگو، نیویورک، و چند شهر دیگر و نیز در شهر ونکوور کانادا برگزار شد.

Free Web Counter visits since May 2007
Free Web Counter